هر عشیره ای در هر کوهسار ودامنه کوهساران وهر دشت ودمنی,در پیشگاه چادرعشایری خود,گودالی به اندازه 50×30حفر می کنند وبا استفاده از هیزم وچوب های خشکیده در آن آتش روشن می کنند واعضای خانواده بعداز خستگی مفرط روزانه, شبانه در کنار اجاق مقدس حلقه می زنندو می نشینند وآتش روشن می کنند ودر درازای شب تا سحر گاهان به قصه گویی وداستان سرایی وداستانهای پیران مشغولند واز اتفاقات روز مره وحوادث ایل وطوایف سخن می گویند وآنقدر سخنان بزرگان ,پدران ومادران شیرین ودلنشین است که همه اعضای خانواده شیرینی داستانهارا به لذائذ خواب گرانبهای صبحگاهان ترجیح می دهند وسعی می کنند با روشن نگه داشتن اجاق به اطرافیان بیدارباشی خود را اعلام کنندیکی آواز می خواند یکی دست می زند ویکی از قصه های ناب لیلی مجنون می گوید و این درمعنی حقیقی خود یک داستان عجیبی دارد !!!
فرزندداری یا فرزند زادگی, در عشایراز اهمیت ویژه ای برخوردار است فرزند نه به تعداد ونه به دختر وپسر,بلکه فرزند برومند داشتن از افتخارات ایل ,طایفه وخانواده وخاندان است. کسی که فرزند چابک وسرحال وقبراق داشته باشد کسی که بتواند از میهمانانش به خوبی پذیرایی کند وکسی که بتواند از خانواده ,تبار وطایفه اش به خوبی دفاع کند وکسی که بتواند مدافع حقوق حقه مردمش باشند
در این نگاه گاهی یک دختر به اندازه وقواره یک پسر , بلکه به اندازه یک بزرگ طایفه چنان بانفوذاست وحلال مشکلات می باشد که دیگر مردان ازتوان آن عاجزند ویک زن چنان نقش خود رادر گرداندن جلسات محلی وعشایری ومیهمانداری ومیهمان نوازی ,ایفا می کندکه دیگران ,از توانایی آن بی بهره اند
یک پسر دلیر وشجاع به قامت آراسته, چنان در دل عشایرزاده ها وبزرگان نفوذ می کندوگوی سبقت را می رباید که دیگران از رقابت  با آن در عجزند
 اجاق در معنای مجازی به  این معنی  است که فلانی باآن همه ابهت وجلال باداشتن فرزند نیک, اجاقش روشن است اگر آن ویژگی برومندی وشاخصه های اصلی را نداشته باشد ودلیری وشجاعت از خود نشان ندهدوبیکاری وبیگاری تبلوریافته شخصیتش باشد یعنی این که فلانی اجاقش کوراست کوری اجاق به معنای خاموشی نیست بلکه به معنای فرزند برومند وچابک نداشتن است وروشنایی اجاق به این معنی است که فلانی فرزندی نیک سرشت داردیعنی سیرتش برصورتش فزونی داردامثال مردان وزنان فاخر در هرطایفه وایل کم نبوده اند درگنجینه تاریخ.
واین کلمه مقدس آنقدر جایگاه ویژه ای داردکه دیگران اگربه صحت وسقم موضوعی می خواستند پی ببرند به این جایگاه قسم یاد می کردند ومی گفتند به اجاقت قسم!!!
عروس درموقع خداحافظی ازخانه پدری دست در دست برادر, عمو ,دایی یا یکی از بستگان نزدیک به دور اجاق پدر طواف می کرد ودر آخر روبه قبله درکنار اجاق روبه درگاه الهی سجده می کردومقداری ازخاکستر آن را همراه عروس داخل یک پارچه ای می گذاشتندو به خانه بخت می برد به عنوان خیر وبرکت زندگی.
حتی دانشمند زمان عشایری ومدیرکل افسانه ای مرحوم محمد بهمن بیگی کتابی را تحت عنوان "به اجاقت قسم "را تألیف نموده ودفتر خاطرات آموزشی دوران خود را ورق زده است
امروزه در جامعه کنونی ببینیم چقدر اجاق زندگیمان روشن است یا اجاق دیگری را روشن می کنیم واین یک مقوله بسیار مهم ونادر در زندگی عشایری وشهری است  که به بوته فراموشی سپرده شده  
ان شاالله که بتوانیم با تأسی ازمفاخر ایلمان با تربیت درست,اجاق زندگیمان را فروزان نگه داریم. 


با احترام 

کاووس درویشی بهلولی

شهریور ماه 1396