کسی باور نداشت، یعنی نمی خواست  باور کند، اما جوهر کار درون وی روان بود و بی توجه به کنایه های اطرافیان و رهگذران کار خودش را می کرد .
حتی راننده بیل مکانیکی به خانواده اش گفته بود " این آقا دیوونه هست" ،
آخه کی میتونست بین یک روستای محروم و دور از شهر با رونق گردش و سیاحت و ابتکار در ذهنش رابطه معقولی بیابد ؟!
تجربه گردش در بسیاری شهر ها و استانها را داشت همین دلش را قرص میکرد.
یادم هست گاهی می دیدم که درختانی عجیب غریب را  پشت وانت گذاشته و می برد سمت باغ.
اما اون خودش باور داشت می دانست اگر  دنیای تفکر  آدما متفاوت هست اما همه زیبایی و طبیعت را دوست دارند ، همه آدما به ابتکار احترام میگذارند و این حس دایم با وی همراه بود و پس از گذشت حدود ۱۰ سال شاخه های درخت تلاش  وی به ثمر نشست .
حالا شرکت های گردشگری برای بستن قرار دادهای انحصاری با وی  در برگزاری تور های گردشگری روستایی و عشایری رقابت دارند.
از پارسال که ورود گردشگران به آسپاس رونق بیشتری یافته کسب و کار غذاخوری ها، بقالی ها و ماهی فروشان آسپاس دو چندان شده
و امسال بی شک با برگزاری نمایشگاه توانمندی های صنایع دستی زنان آسپاس در تفرجگاه گردشگری گور بهرام ، گام بزرگتری در توسعه گردشگری و گردش پذیری گلوگاه سرحد چهاردانگه " دهستان آسپاس " برداشته میشود .
شهرستان اقلید با این همه ثروت خدادای طبیعی ، نیروهای پر تلاش صنعت گردشگری کمی دارد لکن  امید می رود بزرگانی چون احمد آقا فرهادی و آقای‌ سعدی خانی با پذیرش ریسک و طلایه دار شدن در  این مسیر و حذف دست اندازها ، فرصت های بیشتری برای سرمایه گذاری مردمان این خطه را در گردشگری فراهم آورند.