اربعین حسینی در قاب رسانه ها
فارس: اربعین حسینی به اذعان رسانههای جهان بزرگترین اجتماع سالانه بشری در جهان است و تنها یک مراسم هر 12 سال یکبار در هند برگزار میشود که 500 میلیون نفر جمعیت در آن شرکت میکنند؛ رسانههای عربی و غربی که تمام حوادث منطقه را با جزییات پوشش می دهند بازتاب این حضور را نادیده میگیرند( البته تحلیلی وجود دارد که هدف آن رسانه ها به پرداختن اوضاع منطقه بحث اسلام هراسی است و اربعین نقطه مقابل این تصور است)؛ اساساً چرا چنین اجتماع عظیمی در عصر تکنولوژی اینچنین در رسانههای خبری بایکوت میشود و چه تحلیلی میتوان از سانسور خبری مراسم اربعین از سوی رسانههای عربی و غربی ارائه کرد؟
عابدینی: اربعین دارای چندین ویژگی است که هیچ رسانهای نمیتواند در دنیا آن را نادیده بگیرد. این موضوع از یکسری مؤلفهها از جمله ارزشهای خبری و اصول حرفهای خبرنگاری برخوردار است. همان طور که شما اشاره کردید این راهپیمایی از جهت اعداد و ارقام بینظیرترین اجتماع بشری است که بیست میلیون نفر در آن شرکت میکنند. موضوع دیگر طول این مراسم است که در آن راهپیمایان از نجف تا کربلا را که حدود 80 کیلومتر است پیادهروی میکنند. بنابراین این یک اجتماع بزرگ انسانی است و از این جهت یک ارزش خبری محسوب میشود. نکته بعدی را باید در شیوه برگزاری راهپیمایی اربعین ببینیم که به واقع مردمیترین اجتماع بشری است که ممکن است در جهان رخ دهد؛ البته شاید در مناطق دیگری از جهان هم اجتماعات بزرگی برپا شود اما همه آنها از پشتوانهها و حمایت های حکومتی و دولتی برخوردارند.
پیاده روی اربعین تنها مختص شیعیان نیست
مؤلفه بعدی این است که این راهپیمایی و اجتماع بزرگ و چندین میلیونی در کمال آرامش و مسالمتآمیز برگزار میشود؛ بیش از 60 ملیت مختلف و حتی مذاهب گوناگون از مسیحی و سنی و علوی و زیدی در کنار یکدیگر جمع میشوند اما هیچ اختلافی با هم ندارند و این نشان میدهد که تنها شیعیان نیستند که در این راهپیمایی شرکت میکنند و از این حیث هم یک اجتماع بینظیر است. از سویی دیگر همه هزینههای این اجتماع توسط خود مردم برگزار می شود، یعنی مردم به صورت NGO و داوطلبانه میآیند و هزینه میکنند و از هیچ حمایت دولتی هم استفاده نمیکنند. بنابراین به طور معمول راهپیمایی اربعین با چنین مؤلفههایی قطعا باید در صدر اخبار رسانههای جهان باشد. نکته مهم دیگر بحث مخاطبمحوری است؛ در واقع وقتی رسانهای میخواهد به یک موضوع بپردازد ابتدا به این فکر میکند که این مطلب چقدر مخاطب دارد؟ شما میبینید که در این راهپیمایی که در آن بیش از 60 ملیت مختلف حضور دارند حتی اگر تنها خانواده، دوستان،اقوام و همفکران این افراد بخواهند این اخبار را پیگیری کنند جمعیت بسیار زیادی را شامل میشود و اربعین از این جهت هم موضوعیت و ارزش رسانهای کردن دارد.
پیاده روی اربعین خود را بر قاب رسانهها تحمیل کرد اما در طول سالهای اخیر ما شاهد بودیم که نظام سلطه و رسانههای وابسته به آنها چه عربی و چه غربی یعنی رسانههایی که پیشرو هستند و رسانههایی که از آنها پیروی میکنند (که عمدتا رسانههای عربی در این دسته قرار میگیرند) به دو روش با این موضوع برخورد کردند. در سالهای اول این واقعه بزرگ به صورت کامل بایکوت و سانسور میشد اما به دلیل انبوه جمعیت و ارزشهای خبری زیادی که این واقعه داشت توانست خود را به فضای رسانهها تحمیل کند. بنابراین آنها به شگرد دوم روی آوردند که عبارت بود از تحریف این رویداد. اما دلیل اینکه چرا پوشش گسترده رسانهای نمیدادند و یا پوشش آنها به صورت رئال و واقعی نبود را باید در سیاست این بنگاههای خبری جستجو کرد. آنها نمیخواهند بین شیعه و وهابیت تمایزی قائل شوند و قصد دارند به گونهای القا کنند که تمامی مسلمانان دارای تفکر تکفیری هستند؛ بنابراین اگر این اجتماع بزرگ چند میلیونی مسالمتآمیز را پخش کنند باید به این سوال مخاطب هم پاسخ دهند که شما دائم می گفتید مسلمانان به دنبال قتل و خونریزی هستند اما چندین میلیون نفر در یک اجتماع واحد بدون حمل سلاح به صورت مسالمتآمیز تجمع میکنند و هیچ اتفاقی رخ نمیدهد. از سویی دیگر رسانههای خبری دنیا حاضر نیستند هر موضوعی را که به گونهای نشاندهنده اقتدار جمهوری اسلامی باشد نشان دهند چرا که معتقدند این الگویی برای دیگر کشورهای اسلامی خواهد شد.
فارس: در شبکههای عربی قصه کمی متفاوتتر نیست؟
عابدینی: دقیقاً. اولاً این شبکه ها به گونهای القا میکنند که شیعیان به دنبال فرقهگرایی هستند. یعنی اساس کار شبکههایی مانند الجزیره و العربیه (که به درستی در میان ملتهای مسلمان به العبریه معروف شده است) این است که به اختلافات طائفهای و مذهبی دامن بزنند. مشارکت آنها در اقدام علیه سوریه و عراق و دلارهای نفتی که به تروریستها میدهند برای این است که میخواهند در برابر تفکر وحدت بخش مسلمانان بایستند و زمانی که تصاویر اربعین از رسانهها پخش شود مردم متوجه دروغ بودن تبلیغات آنها میشوند و آنها باید پاسخگو باشند. این رسانهها سعی کردهاند تا با ایجاد اختلاف اینطور نشان دهند که شیعیان به دنبال علم کردن مناطقی مانند قبور ائمه در برابر کعبه در مکه هستند اما واقعیت قضیه این است که وقتی مثلا در ظهر اربعین میلیونها زائر اباعبدالله (ع) به نماز میایستند همگی رو به قبله هستند بنابراین هیچ تقابلی بین اربعین و حج نیست اما آنها سعی میکنند اینطور وانمود کنند.
فارس: در تایید سخنان شما سال پیش برخی از همین رسانهها عبارت «حج شیعیان در کربلا» را استفاده کردند.
عابدینی: همینطور است و مثال های فراوان دیگری وجود دارد؛ البته امسال نتوانستند این کار را بکنند ولی تحلیلگران آنها اینطور وانمود میکردند که چون ایرانیها نتوانستند امسال به حج بروند آمدهاند و موضوع اربعین را علم کردهاند.
سانسور اربعین صدای رسانههای غربی را هم درآورده است
فارس: قبول دارید که رسانههای همسو برای انعکاس راهپیمایی اربعین کم کاری کردهاند و برخلاف رسانههای نظام سلطه آرایش سیاسی نداشتهاند؟ بر فرض تایید این مطلب برای سالهای بعد باید چه تدبیری اندیشیده شود؟
عابدینی: سانسور رسانههای غربی در خصوص موضوع اربعین آنقدر غیرحرفهای بود که حتی داد خودشان را هم درآورد. به عنوان مثال روزنامه انگلیسی «ایندیپندنت» و شبکه خبری «هافینگتونپست» مقاله نوشتند و اعتراض کردند که چرا رسانههای غرب حاضر نیستند این رویداد اجتماعی بزرگ بشری را پوشش دهند؟ اما اینکه ما در این خصوص چه کردیم جای صحبت دارد. البته باید قبول کنیم که موضوع راهپیمایی اربعین یک تجربه دیرینه نیست و در چند سال اخیر است که با این شور و شوق و با این گستردگی برگزار میشود و نیازمند ایجاد یک سپهر رسانهای اعم از رسانههای صوتی، تصویری، مکتوب، خبرگزاریها و ... است.
واقعه پیادهروی اربعین اتفاقی به طول 80 کیلومتر است که برای ما ایرانیها از مرز و حتی پیش از آن از داخل شهرها شروع میشود و در بازگشت هم تا روز آخر درگیر این موضوع هستیم؛ بنابراین باید یک سپهر رسانهای جدید شکل بگیرد. ** عظمت پیاده روی اربعین بیشتر از ظرفیت رسانههاست اینکه میگوییم رسانهها نتوانستند این واقعه را آنطور که هست پوشش دهند به این دلیل نیست که تلاشی نشد بلکه به خاطر عظمت این واقعه است. وقتی 20 میلیون انسان در یک مکان جمع میشوند چطور میتوان آن را به صورت کامل پوشش داد؟ این موضوع نیازمند گذر زمان است و باید علاوه بر نیروهای حرفهای زیرساختهای مناسب هم فراهم شود. البته در چند سال اخیر رسانههای ما تلاش خوبی در این زمینه کردهاند. مثلاً رسانه ملی با اختصاص سامانهها و تجهیزات زیاد اقدام به تهیه گزارشهای زنده و ارتباط های مختلف کرد که در نوع خود تأثیرگذار بود و یا مستندسازان زیادی در این واقعه شرکت کردند که برنامههای متفاوتی ساختند. البته بنده خیلی بر روی رسانههای داخلی تمرکز نکردهام اما زمانی که دو میلیون نفر از ایران به اربعین میروند و هر کدام یک موبایل دارند و اگر هر کسی تنها پنج عکس در شبکههای مجازی منتشر کرده باشد_که قطعا بیشتر بوده چه عظمتی خواهد داشت؟
ظهور رسانههای مقاومت و بازتاب بخشی از حقایق ما
الان در دنیا با پنج گروه رسانه روبهرو هستیم. یکی از آنها رسانههای پیشتاز مانند CNN، BBC و ... است. گروه دوم رسانههای پیشرو، گروه سوم رسانههای ملی و گروه چهارم رسانههایی است که میخواهند واقعیتها را بیشتر نشان دهند اما گروه پنجم که به ویژه بعد از جنگ 2000 حزبالله با اسرائیل شکل گرفت مانند المنار رسانههای مقاومت یا نزدیک به مقاومت هستند که اینها نه دولتیاند و نه به جریان خاص سیاسی متصل هستند و میخواهند بخشی از واقعیتها را منتشر کنند و ما نقش آنها را در مقاطعی مانند جنگ 33 روزه که همه رسانههای غربی و عربی نه تنها آن را بایکوت کردند بلکه به مخالفت با مقاومت پرداختند، دیدیم. در اربعین هر یک از مردم خود رسانه است.کافیست فقط پیرامون خود را ببینیم که در شبکههای مجازی چند میلیون عکس، فیلم و یا متن منتشر شد. بنابراین اگر چه تا سال قبل بایکوت و سانسور در دستور کار رسانههای غربی و عربی بود اما امسال به تحریف روی آوردند چون نمیتوانستند دیگر در مقابل این اتفاق بزرگ سکوت کنند. البته ما هم نباید از رسانههای استکبار منتظر گردش آزاد اطلاعات،دموکراسی و یا اطلاعرسانی واقعی باشیم چون بارها شاهد نقض این موضوعات بودیم.
دو نمونه از میزان پایندی غرب به گردش آزاد اطلاعات
به عنوان مثال خانم «اوکتاویا نصر» که سردبیر بخش خاورمیانه CNN در سال 1389 بود تنها به دلیل یک توئیت شخصی از CNN اخراج شد؛ این سردبیر پس از فوت علامه شیخ فضلالله در صفحه توئیتر خود نوشته بود که «علامه فضلالله یک انسان قابل احترام بود.» رفتار متناقض آنان را ببینید؛ اگر در جای دیگری یک خبرنگار به دلیل نه یک توئیت بلکه یک یادداشت اخراج شود آنها چه کار میکنند! مثال دیگر در مورد تفاوت رفتار و گفتار دوگانه رسانه های غربی خانم «هلن توماس» است؛ این خانم با 90 سال سن قدیمیترین روزنامهنگار کاخ سفید بود که اخبار بیش از 10 رئیسجمهور را پوشش داده بود و تنها به این دلیل که در پاسخ به سوالی در خصوص رژیم صهیونیستی گفته بود اسرائیلیها باید به خانههای خودشان در کشورهای دیگر برگردند مجبور به بازنشستگی شد و بعد هم درگذشت. رسانههای جریان سلطه به این نتیجه رسیدند که سانسور در قبال موضوعی مثل اربعین دیگر جوابگو نیست بنابراین به تحریف روی آوردند که مصادیق زیادی هم دارد و همانطوری که گفته شد یکی از تلاش های آنان این است که ایران را در برابر موضوع حج قرار داده و اربعین را تلاش ایران برای قدرتنمایی ایدئولوژیک در منطقه معرفی کنند تا مخاطب برآیند ناخوشایندی از این ماجرا داشته باشد.
غربیها مجبورند حقایق اربعین را بازگو کنند شبکه الاخباریه گزارشی زد که در آن مدعی شد اربعین موجب اختلال در روند زندگی مردم عراق شده است اما شما رفتارهای مردم عراق را میبینید. دو سوم خود عراقیها در این راهپیمایی شرکت میکنند و اصلا خودشان هستند که میآیند و با جان و دل به زائرین خدمات میدهند؛ همین رسانه وقتی 180 هزار نظامی آمریکا در عراق بود روند زندگی مردم را نمیدید. البته بنده معتقدم تا دو سه سال آینده آنها مجبور هستند بخشی از واقعیتها را پخش کنند. همانطور که مجبور شدند بایکوت را کنار بگذارند چون این رویدادها هستند که خودشان را به قاب رسانه تحمیل میکنند.
6 شگرد رسانههای غربی برای سانسور و تحریف اربعین
فارس: آقای عابدینی سوالی که اینجا مطرح میشود این است که به عنوان مثال خبرگزاری اسپوتنیک روسیه در توصیف مراسم اربعین تیتر میزند که« ایران کربلا را به رخ عربستان میکشد» و از آن سو شیطنت رسانهای الشرق الاوسط را میبینیم که دروغ بزرگی را به خورد مخاطب میدهد؛ سناریوی این رسانهها برای تخریب و تحریف مراسم بزرگ اربعین چیست؟
عابدینی: رسانههای خارجی اعم از غربی و عربی،شش شگرد را در خصوص اربعین در دستورکار خود داشتند که یکی از آنها کتمان از طریق حذف بود. یعنی از یک موضوعی سخن گفته نشود تا از قاب رسانه خارج شود و مثلاً همزمان با مقطع اربعین و حضور جمعیت 20 میلیونی به موضوعات دیگری مانند موصل و یا داعش پرداخته شده و بهشدت راجعبه آنها صحبت شود، اما در خصوص موضوعی مثل اربعین یا سکوت و بایکوت است و یا در حد بسیار کمی به آن پرداخته میشود. البته امسال اوضاع کمی فرق داشت و برای مثال برخی از رسانههای غربی مثل AP و AFP و همچنین رسانههای دیگر، به صورت بسیار اندک به این موضوع پرداختند. دستورالعمل این رسانهها پرداختن به فرضیههای بازدارنده است، مثلاً اینگونه مطرح میکنند که با وجود ناامنی در عراق، رفتن به اربعین عقلانی نیست و ما شاهد هستیم که این خط فکری اگرچه تأثیری در قاطبه مردم ندارد، اما امتداد آن در برخی رسانههای فارسیزبان وابسته به آنها نیز ادامه پیدا میکند. شگرد سوم که یکی از مهمترین دستورالعملهای آنهاست، قاببندی یا فریمینگ است، یعنی نشان دادن تنها یک بُعد کوچک از یک موضوع بزرگ، درواقع آنها معتقدند وقتی نمیتوان نسبت به پوشش یک رخداد بزرگ مثل اربعین سکوت کرد، بنابراین میآیند و تنها یک گوشه از آن را به تصویر میکشند. شگرد چهارم ایجاد توازنهای دروغین است. مثلاً در یک رسانه چند کارشناس در مخالفت با یک موضوع صحبت میکنند و در مقابل شما یا صدای موافق را نمیشنوید و یا مثلاً تنها یک نفر در مقابل چندین مخالف قرار میگیرد. موضوع پنجم برچسب زدن است، ما شاهد بودیم که مثلاً سعی بسیاری کردند که راهپیمایی اربعین را یک اقدام ایرانی یا حرکتی برای ایجاد اختلاف مذهبی و طایفهای معرفی کنند تا این حرکت از مسیر واقعی خود خارج شود.
مردم در فضای مجازی سلطه رسانههای غربی را شکستند
شگرد ششم که شاید مهمترین شگرد باشد، عدم اشاره به چرایی موضوع است؛ ایجاد این سوال که این 20 میلیون نفر چرا با وجود ناامنی و نبود زیرساختهای رفاهی 80 کیلومتر سختی راه و مریضی احتمالی را تحمل میکنند، بسیار مهم است که اگر مطرح شود میتواند بسیاری از مخاطبین خارجی را به خود مشغول کند. البته ما با یک نهال نوپا بهنام رسانههای مردمی، رسانههای نزدیک به مقاومت و رسانههای مقاومت مواجه هستیم که اینها آرام آرام بالا آمده و توانستهاند پیام اصلی این مراسم را منتقل کنند. همانطور که پیش از این عرض کردم، حجم انبوهی از فیلمها، عکسها و مطالب گفتهشده مردم در فضای مجازی کمک کرد تا تلاش غربیها برای کتمان این حقیقت تا حدود زیادی شکسته شود و من فکر میکنم در سالهای آینده ما وضعیت بهتری خواهیم داشت.