نام های ماندگار را جذب تلویزیون کنیم
به گزارش پورتال شهرستان اقلید، شهربانو موسوی در مهر ماه ۱۳۳۹ در اقلید فارس به دنیا آمده و تحصیلات دبیرستانیاش را در شهرستان آباده به پایان رسانده و بعد از ازدواج به دانشگاه رفته و در رشته ادبیات تحصیل کرده است.
این بازیگر، فعالیت ابتدایی خود را در دهه ۷۰ از مرکز صدا و سیمای فارس شروع کرد و بهعنوان قصهگو و گوینده فعالیت کرده است.
موسوی بعد از مدتی به همراه همسر و فرزندانش به تهران مهاجرت میکند و در دهه ۸۰ در فیلم خوابگاه دختران در نقش سکینهخانم ظاهر میشود.
بازی مسلط و آشنا بودن به شرایط کار بازیگری و سینمایی و لهجه و بیان خوب، باعث شد خیلی زود در چند فیلم و سریال دیگر به ایفای نقش بپردازد و به نحو احسن از عهده نقشهایش بربیاید.
شهربانو موسوی با سریال های طنز جایزه بزرگ و متهم گریخت بین عموم مردم به شهرت رسید. او در سریالهایی دیگر همچون خانه به دوش، قرعه، حکایتهای کمال و... هم بازی داشته است. با او درباره کیفیت سریالها و برنامههای اخیر تلویزیون به گفتوگو نشستهایم.
به عنوان بازیگری که با سریال های تلویزیونی شناخته شدید وضعیت تولیدات تلویزیونی در ماههای اخیر را چطور میبینید؟
با توجه به سختیهای تولید در این ماهها که کرونا شیوع پیدا کرده به نظرم عملکرد تلویزیون قابل قبول است و دوستان برنامهساز با رعایت پروتکلهای بهداشتی تلاش کردهاند برنامههای مختلف اعم از سریال یا برنامههای گفتوگومحور تولید کنند. در واقع سازندگان آثار نمایشی و غیرنمایشی با وجود خطر ویروس کرونا، این خطر را به جان میخرند تا مردم را با کارهای جذاب سرگرم کنند.
کافی است نگاهی به آثار نمایشی و برنامههای دیگر تلویزیون در ایام ماه مبارک رمضان داشته باشید. هر یک از شبکههای تلویزیونی تلاش کرد تا برنامههای متنوعی را برای مخاطبان آماده کند. من خودم بیننده بسیاری از مجموعهها و برنامهها بودم و هستم؛ بنابراین باید دستمریزاد به تلویزیون و دستاندرکاران آن گفت.
به نظر میرسد شاد کردن مردم در این روزگار بیشتر از هر زمان دیگری لازم است.
مردم از تلویزیون انتظار دارند حالشان را خوب کند نه اینکه خدای نکرده دردشان را بیشتر کند. تلویزیون سعی کرده با تولید برنامههایی شاد، مردم را در منزل سرگرم کند تا حداقل آنها که گرفتاری مالی ندارند بیدلیل از خانه بیرون نزنند و خدای نکرده گرفتار کرونا نشوند.
در واقع هر شبکهای با برنامههای شاد درصدد است روحیه مردم را تغییر بدهد و آنها بتوانند به ویروس کرونا پیروز شوند؛ زیرا حفظ روحیه در این دوران سخت به قول معروف کرونایی بسیار لازم است و باید ما سعی کنیم روحیهمان را شاد نگه داریم تا انشاءا... این ویروس برای همیشه ریشهکن شود. البته نه تنها ما، کل دنیا درگیر این ویروس هستند. پس باید صبور باشیم.
تولید در شرایطی که هر لحظه درباره آمار مرگ و میر بر اثر کرونا میگویند چقدر میتواند عامل استرسزا برای بازیگران و عوامل باشد؟
معلوم است که تولید خیلی سختتر شده و همکاران واقعا جانشان را به خطر می اندازند تا باکس تلویزیون خالی نماند ولی اگر سعی کنند با دقت کار ضدعفونی لوکیشنها را انجام دهند و هرلحظه وضعیت جسمی عوامل را کنترل کنند حداقل اگر هم شیوع کرونا رخ دهد زود تشخیص میدهند و مشکل را حل میکنند.
البته تا به امروز بسیاری از پروژهها درگیر ویروس کرونا شدند و حتی گاهی تولید برای روزهایی متوقف شده است. اما با همه این مشکلات عوامل تولید و بازیگران عقبنشینی نکرده و همچنان برای دادن حفظ روحیه به مردم هر کاری از دستشان برآمده انجام میدهند که این جای قدردانی از همه دارد که در همه شرایط در خط مقدم در کنار کادر درمان حضور دارند تا بگویند سهمشان را به مردم ادا میکنند.
پس هرچقدر محیط بهداشتیتر باشد استرس تولید کمتر است.
بههر حال ما اگر برای کار ضروری هم که از خانه بیرون بزنیم حتما ماسکی بر صورت میگذاریم و اسپری ضدعفونی با خودمان میبریم و حتی برخی هم دو ماسک و سه ماسک میگذارند که مشکل پیدا نکنند. در مورد بازیگران چون جلوی دوربین نمیتوانند ماسک بزنند معلوم است که خطر کارشان 10 برابر دیگران است پس باید محیط کار بازیگران کاملا تر و تمیز و پاک و پاکیزه باشد تا خطرات تولید کم شود.
در سالهای اخیر همچنان سریالهای طنز قدیمی مانند کارهای رضا عطاران و مهران مدیری بیننده دارد. فکر میکنید دلیل این ماندگاری چیست؟
آن زمان بسیاری از عوامل مختلف دست به دست هم دادند تا سریالی مطرح و ماندنی تولید شود. از فیلمنامههای خوب و کارگردانیهای سنجیده تا بازیگران توانا و باانرژی در این ماندگاری نقش داشتند. الان هم کوشش هست برای تولید طنزهای دیدنی که گاهی به بار مینشیند و گاهی هم نه. نباید نومید باشیم و باید همیشه برویم ببینیم کجای کارمان ایراد دارد که برطرفش کنیم وگرنه درجا میزنیم.
البته من باید به این نکته هم اشاره کنم که اکثر کارهای تلویزیون چه طنز و چه جدی برای ساختشان زحمت زیادی کشیده میشود و همه تلاش میکنند تا بهترین کار را ارائه بدهند. به غیر از کارهای آقایان عطاران و مدیری، دیگر آثار هم دیده شده و مخاطبان هم دوست دارند و با علاقه بیننده آن هستند.
نظرتان درباره دعوت به کار امثال آقايان مدیری و عطاران چیست؟
البته الان هم بزرگان کارهای طنز مثل مهران مدیری با ساخت برنامههای موفقی مثل دورهمی تلاش میکنند نظر مردم را جلب کنند یعنی شاید سبک کارشان تغییر کرده و دیگر سریال تولید نمیکنند ولی با برنامههای طناز نظرها را جلب میکنند. عطاران هم در فیلمهای مختلف به کار ادامه میدهد و باز هم مخاطب خودش را دارد و احتمالا بازگشتش به تلویزیون میتواند به نفع مخاطبان باشد.
من اعتقاد دارم باید فضای کار برای جوانترها هم فراهم شود تا آنها هم وارد میدان شده و با آزمون و خطاهایشان به پختگی در کار برسند و بتوانند آثار پرمخاطب را تهیه و روانه آنتن کنند. مسلما باید از ایدههای جدید، بکر و جوان هم بهره برد تا شاهد خروجیهای خوبی هم باشیم و مردم هم از تماشای آثار لذت ببرند.
پس باید کوشید برای جذب بزرگان به تلویزیون؟
بهنظرم تولید برنامهها و سریالهای موفق با حضور نامهای امتحان پسداده در تلویزیون میتواند باعث ارتقای بیشتر برنامههای تلویزیونی بشود چون بههرحال آدم باتجربه زودتر میتواند به نتیجه مطلوب مخاطب برسد. اما نباید از جوانان هم غافل بود زیرا فکرهای تازه میتواند منجر به اتفاقات خوشایندی شود.
در این شرایط چطور باید جوانترها را آموزش داد که کار کنند؟
جوانان باید کنار باتجربهها باشند تا کار یاد بگیرند؛ ضمن اینکه بودن کنار باتجربهها بیشتر هم باعث دیده شدن آنها میشود. خود مهران مدیری و عطاران هم زمانی در ساعت خوش و کنار داریوش کاردان کسب تجربه کردند تا کمکم رشد کردند و بالا آمدند. حالا هم فرقی ندارد. باید جوانترها را کنار باتجربهها قرار داد تا هم بیشتر دیده شوند و هم کار یاد بگیرند.
همیشه روال بر این بود ه که پیشکسوتان تجربیاتشان را در اختیار جوانترها قرار بدهند تا شاهد رشد آنها باشیم.
یکی از ایرادات وارده بر سریالسازی در سالهای اخیر آن است که میگویند چرا سریالها اینقدر دیالوگمحور شده است؟
سریالسازی دیگر مثل قدیمها ساده نیست چون فضای مجازی پر شده است از محصولات مختلف که میخواهد مخاطب را جذب کند. از آن طرف محدودیتهای مالی هم هست که باعث کاهش تنوع لوکیشن و زیادی دیالوگها میشود. الان هم که کرونا آمده کنترل کار در لوکیشنهای بیرونی واقعا سختتر است و بیشتر سعی میکنند در لوکیشنهای داخلی و کنترل شده کار کنند. در این شرایط اینکه سریالها به سمت گفتوگومحور شدن برود چندان عجیب نیست.
چطور میتوان هم محدودیتهای اخیر را درنظر گرفت و هم سریال باکیفیت تولید کرد؟
اگر متنهای خوب داشته باشند و روی سوژههایی کار کنند که ملموس باشد باز هم میشود کار خوب ساخت. باید با مردم با زبان خودشان حرف بزنند و هرچه مردم میخواهند را در سریالها بهکار گیرند تا آنها اعتماد کنند و سریال را دنبال کنند. اینکه با مردم فاصله داشته باشیم ابدا خوب نیست و فقط و فقط موجب این میشود که سریالهایمان نتواند مخاطب لازم را داشته باشد.
ساخت سریال های با کیفیت می تواند در دستور کار قرار بگیرد و مخاطبان هم شاهد آثار ی با سطحی بالا باشند. البته باید فضا را برای شکلگیری سوژههای جذاب فراهم کرد.
برخی مواقع در سریال های تلویزیونی شاهد سوژههای بکری هستیم که تا قبل از آن فکر می کردیم پرداختن به چنین سوژههایی همراه با محدودیت است، اما بعد از پخش چنین آثاری مشخص شد، این طور هم نیست و می توان به سوژههای خاص هم پرداخت کرد.
در این باره میتوانم به سریالهایی اشاره کنم که به پرونده اشخاص واقعی می پردازد و مردم با تماشای این آثار هم سرگرم می شوند و هم اینکه به اطلاعات عمومیشان افزوده می شود.
در این اواخر سریالهایی با موضوعات امنیتی پخش شد که برای مردم خیلی جذاب بود و می توان گفت جزو سوژههای خاص است. این در حالی است که در گذشته ما شاهد پخش چنین آثاری نبودیم. بنابراین میتوان فضا را برای سوژههای بکر فراهم کرد و به سازندگان آثار نمایشی اعتماد داشته باشیم.